حسین خوش بیان ::
جمعه 85/8/12 ساعت 6:31 صبح
حر بن ریاحی ثانی ....
من از این سیّد پولی نگرفتم ....
من برای این سیّد احترام قائل هستم ...
اگر این حرف رو قبول کنم به سیّد خدا دروغ بستم جواب جدش پیغمبر رو چطور می تونم بدم ؟
و طیّب طیّب شد ...
ساعت یازده و نیم بود از یازدهم آبان سال یک هزار و سیصد چهل و دو
لحظه ی دیدار نزدیک میگشت ... ثانیه ها لحظه به لحظه مطمئن تر می تپید و قلب مرد نیز هم ...
و مرد در میان این بهبوهه ی زمین و زمان آرام ایستاده بود
...
از همه چیز رهی بود و از همه چیز تهی ...جانش آرام بود ... نمی دانم شاید شنیده بود که مولایم صادق فرموده است که:
مومن آن است که ایستاده است با نفس خویش و عارف آن است که ایستاده است با خداوند خویش
و چه نیکو عارف و شیدایش گشته بود ...
و هم او بود که فر مود :
و گفت عبادت جز به توبه راست نیاید که حق تعالی توبه مقدم گردانید برعبادت .
کما قال الله تعالی التائبون العابدون
گویند روزی روی به برادر خویش کرد و گفت که قصد توبه دارم و از کردار پیشین خویش بسی پشیمانم ..چه کنم ؟
برادر بدو گفت که سه شب نماز شب بخوان .... بعد ها فهمیدند که ۴۰ شب نماز شب خوانده است از سر ترسش
للحق ...
و همانا او از متقین بود و به غیب ایمان داشت ... در شب شهادتش .. نماز شهادت برایش خواندند ۱۰۰۰ نفر از اهالی علم و هز کس که درکش کرد و دانست حق شهادتش را ...
بخشی از وصیت نامه ی طیب حاج رضایی :
در حال سلامت عقل سالم و بدون فشار از طرف کسی مبادرت به نوشتن این وصیت نامه می نمایم. اول محمد بن عبد الله (ع) رسول خدا و بعد فاطمه زهرا و حضرت علی بن ابیطالب و یازده فرزندش را به شهادت می طلبم و از آن هایاری می خواهم در قیامت. ثلث دارایی این جانب را اول سی هزار تومن سهم امام (ع) و سهمسادات بدهید . ۱۰ سال بنماز و روزه برایم بخرید. منرا در مکتن شریف حضرت شاهزاده عبذالعظیم الحسنی دفن نمایید که فرمودند (( من زار عبدالعظیم بری کمن زار حسین بکربلا ))هر کجا مقدور شد خریداری کنید و دفن کنید شب های جمعه برایم دعای کمیل بخوانید . من خیلی مایل به دعای کمیل می باشم . از تمام اقوام و دوستان و بازماندگانم خداحافظی می نمایم و همگی را به خدا می سپارم تا روز قیامت . بیست هزار تومان جهت احداث یک مدرسه با نظارت آقای ... ساخته شود ... رضیت بالله ربا ...
راستی ۲۲ سال بعد از شهادت طیب و درست ۷ ساعت بعد دزساعت 6:30 بعد از ظهر ... پسری پا به عرصه ی خاکی نهاد .......
نوشته های دیگران()